امروز پنچ شنبه 14 آذر 92 هوا ابری شد و کمی بارون بارید و قند عسل گفت باید بریم زیر بارون. من هم که دوست دارم عسل همه پدیده های طبیعی رو تجربه کنه قبول کردم و درس و مشق رو گذاشتم کنار و دوتایی رفتیم بیرون. آرشام هم خوشحال و خندان: و اما داستان زیبای زیر بالکی و روبالکی که کلی طرفدار پیدا کرده . چند ماه پیش وقتی که مامان بزرگ برای آرشام بالش جدید درست کرد دو تا روبالش براش دوخت که هر وقت یکی رو خواستم بشورم، بالش بدون رو بالشی نباشه. و امااااااااااااااااااااااااااااااااا آرشام طلا روبالش دوم رو هم چارتا می کنه و میذاره تو بالش و به یکی میگه روبالکی و اون یکی هم زیر بالکی ...